Web Analytics Made Easy - Statcounter

جشنواره چهل‌ودوم فیلم فجر در روز افتتاحیه و اولین روز نمایش فیلم با حواشی زیادی روبه‌رو بود. از کراوات و روسری به دست گرفتن پرویز شیخ‌طادی در مراسم افتتاحیه گرفته تا دعوای اصغر نعیمی برای ورود به سالن نمایش فیلمش و بالا رفتن صدای اعتراض الناز شاکردوست به پذیرفته نشدن فیلم «بی‌بدن» در بخش مسابقه جشنواره فجر.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اعتراض و جنجال در جشنواره فجر اتفاقی عادی است.

به گزارش فیلم نیوز، وقتی قرار می‌شود سالی چندین و چند فیلم از سد هیئت انتخاب و پروانه و ممیزی و.. بگذرند و به جشنواره فجر راه پیدا کنند و در معرض داوری‌هایی با سلایق مختلف قرار بگیرند، طبیعی است انواع و اقسام اعتراض و گلایه و جنجال پیش بیاید. به همین دلیل هم معمولا هر دوره از جشنواره پر از جنجال و حاشیه است؛ پر از دعوا‌های داخلی و واکنش‌های جناح‌های مختلف سیاسی و مردمی و اهالی رسانه و درگیری با داوران برای نادیده گرفته شدن در انتخاب نهایی و… مروری داریم بر مهمترین حواشی جشنواره فجر در سال‌های مختلف.

اعتراض الناز شاکردوست به نبودن نام فیلم «بی‌بدن» در فهرست فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره فجر و حضور آن تنها در بخش نگاه نو، اتفاق مهمی بود که در اولین روز جشنواره رقم خورد و ویدئوی آن به یکی از پربازدیدترین‌های فضای مجازی بدل شد.

ماجرا از این قرار بود که شاکردوست بعد از پایان نمایش فیلم «بی‌بدن» به کارگردانی مرتضی علیزاده در پردیس کوروش، مقابل تماشاگران ایستاد و به پذیرفته نشدن این فیلم در بخش مسابقه شکایت کرد.

او گفت: «می‌خواهم با مردم حرف بزنم. می‌خواهم بگویم که خوشحالم کنار شما مردم، این فیلم را دیدم. کنار شما مردم هستم. من هم مثل شما بلیت خریدم تا اینجا باشم. از آنجایی که حضور من برای داشتن هر تریبونی در جشنواره فجر خط خورده، فکر کردم بیایم اینجا بایستم و با شما مستقیم حرف بزنم. با شمایی که این فیلم را دیدید… دلیل اینکه این فیلم در بخش سودای سیمرغ حضور ندارد، قضاوتش را به شما و تاریخ می‌سپارم.»

بعد هم به صدای بلند تیتراژ فیلم در سالن اعتراض کرد و گفت: «صدایش را زیاد کنید که صدای من اصلا نرسد. عادت کردم که صدایم به هیچ جا نرسد. شاید برایتان سوال باشد که این فیلم در جشنواره هست. بله، در جشنواره فجر یک بخشی را به نام نگاه نو گذاشتند برای فیلم‌هایی که هیچ دلیل منطقی برای حذف شان ندارند و در این بخش می‌گذارند تا از این طریق، این فیلم‌ها را زنده به گور کنند…»

بعد هم که ماموران سالن خواستند جلوی صحبت کردنش را بگیرند گفت: «بگذارید حرف بزنم. گفتی حق تریبون نداری. می‌خواهم حرف بزنم. نمی‌توانید به زور من را بیرون ببرید. بلیت خریدم اومدم توی سینما.»

او خطاب به مردم حاضر در اطرافش گفت: «این سنگ‌هایی که به سمت‌مان پرت شده، ازش یک سنگر بسازیم. چرا که ما در یک جشنواره به سر نمی‌بریم؛ در یک جنگ فرهنگی به سر می‌بریم… آرزو می‌کنم خیلی زود روزی بیاید که جشنواره به شکل فرهنگی و تخصصی برگزار شود. این تنها خواهش من است.»

در روز افتتاحیه جشنواره چهل‌ودوم هم پرویز شیخ‌طادی زمانی که برای مراسم بزرگداشتش روی سن آمد، حرف‌هایی زد که حاشیه‌های زیادی به همراه داشت. او کراواتی از جیبش درآورد و درباره ممنوعیت بستن کراوات در اوایل دهه شصت صحبت به میان آورد و بعد به ممنوعیت دستگاه ویدئو و سپس ماهواره رسید. او گفت در تمام این سال‌ها هزینه‌های زیادی شده که جز مخدوش کردن چهره آن‌ها چیزی به همراه نداشته است. سپس یک روسری از جیبش درآورد و از آن‌ها خواهش کرد که به هزینه‌هایی که دارند برای روسری پرداخت می‌کنند پایان دهند. این صحبت‌ها بازتاب‌های زیادی در فضای مجازی داشت. در اولین روز جشنواره چهل‌ودوم ماجرای حاشیه‌برانگیز دیگری هم رخ داد. اصغر نعیمی، کارگردان فیلم «دو روز دیرتر» هم پیش از نمایش فیلمش در برج میلاد به علت اینکه مانع از ورود او به سالن پخش فیلم شدند؛ با عصبانیت به این موضوع واکنش نشان داد. ویدئویی از دعوای نعیمی با مسئول سالن دیروز در فضای مجازی دست به دست می‌شد.

دهه هفتاد - جشنواره فیلم فجر همواره با حواشی زیادی روبه‌رو بوده. یکی از اولین جنجال‌ها به زمان اکران فیلم «موج مرده» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا در جشنواره نوزدهم فیلم فجر برمی‌گردد. ابراهیم حاتمی‌کیا سال ۱۳۷۸، حاضر به انجام اصلاحات فیلم «موج مرده» نشد و روز اکران فیلم، در حالی که سالن انتظار سینما استقلال مملو از جمعیت بود و اهالی رسانه در حال ورود به سالن برای تماشای فیلم بودند، اعلام شده که فیلم «موج مرده» بنا به درخواست تهیه کننده از جشنواره حذف شده است. حاتمی‌کیا هم با یک کیسه پر از نگاتیو که در دست داشت، وارد سالن سینما استقلال شد و در پشت میزی که برای برگزاری نشست‌های مطبوعاتی در نظر گرفته شده بود نشست و بلافاصله از داخل کیسه، نگاتیو‌های فیلمش را درآورد و روی میز چید و گفت این‌ها همه موارد صلاحی فیلم من است که بنیاد روایت دستور به حذف آن‌ها داده است. او در این نشست تندترین انتقاد‌ها را به نظامیان فعال در سینما کرد.

دهه هشتاد- یکی از مهمترین اعتراض‌های جشنواره فجر در دهه هشتاد مرتبط با فیلم «سنتوری» داریوش مهرجویی بود. سال ۱۳۸۵، داریوش مهرجویی فیلم «سنتوری» را به جشنواره فیلم فجر ارائه کرد. فیلم توسط هیات انتخاب به بخش مسابقه جشنواره بیست‌وپنجم راه پیدا کرد. اما درست پیش از شروع اکرانش در سینما‌های جشنواره با مشکل روبه رو شد. بنا به تصمیم مسئولین وقت سینمایی و با نظر مستقیم وزیر ارشاد، اکران فیلم در جشنواره به چند نمایش در سینما‌های مردمی و سینمای رسانه محدود شد.

بنا بر همین ملاحظات «سنتوری» عملا از داوری هم کنار گذاشته و فقط در رشته بازیگری مرد داوران به آن رای دادند و شایسته دریافت سیمرغ دانستند. در روز اختتامیه جشنواره، بهرام رادان وقتی به عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره انتخاب شد، بعد از دریافت سیمرغ بلورین، به اعتراض جایزه‌اش را کنار پایه میکروفن روی سن به زمین گذاشت و به تندی از مسولان برگزاری جشنواره انتقاد کرد و از هیئت داوران خواست یک بار دیگر فیلم «سنتوری» را ببینند.

سال ۱۳۸۵ «اخراجی‌ها» هم پرحاشیه شد. این فیلم برنده سیمرغ مردمی شد و مسعود ده‌نمکی وقتی برای گرفتن جایزه‌اش روی سن رفت در انتقاد به هیئت داوران برای نادیده گرفتن فیلمش با فریاد گفت که نه مرغ می‌خواهد و نه سیمرغ بعد هم از سن پایین آمد و مراسم را ترک کرد. سال ۱۳۸۸ هم علی روئین‌تر برای فیلم «زمهریر» حاشیه‌ساز شد.

او از اینکه فیلمش در جشنواره بیست‌وهشتم پذیرفته نشده اعتراض کرد و قرار شد یک اکران ویژه برای رسانه‌ها در جشنواره فجر داشته باشد تا آن‌ها داوری کنند. فیلم با سوت و هو کشیدن تماشاگران به پایان رسید و اهالی رسانه از رویین‌تن خواستند به قولش مبنی بر اینکه در صورت نارضایتی مخاطبان پابرهنه سالن را ترک می‌کند عمل کند که جنجال‌برانگیز شد.

در آخرین سال دهه هشتاد، فیلم «فرزند صبح» بهروز افخمی حاشیه زیادی به پا کرد. تهیه‌کننده «فرزند صبح» بدون تایید بهروز افخمی فیلم را به جشنواره بیست‌ونهم فیلم فجر ارائه کرده بود. افخمی بار‌ها مصاحبه کرد و گفت این نسخه مورد تایید او نیست، اما پس از نمایش فیلم، خبرنگاران او را دوره کردند و مورد بازخواست قرار دادند.

افخمی گفت فیلمش به لحاظ فنی مشکل جدی دارد و اصلا آماده نبوده است و خلاصه جنجال به پایان رسید. در همین سال فیلم «پایان‌نامه» هم جنجال زیادی به پا کرد. پس از نمایش فیلم اهالی رسانه به شدت به حامد کلاهداری بابت کیفیت این فیلم معترض شدند که البته این اعتراض‌ها، توسط کارگردان و بازیگران فیلم بی پاسخ نماند.

دهه نود - سال ۱۳۹۲ زمانی که فیلم «عصبانی نیستم» به کارگردانی رضا درمیشیان به نمایش درآمد همه منتظر سیمرغ برای نوید محمدزاده بودند، اما محتوای فیلم به مذاق خیلی‌ها خوش نیامد و اعتراض‌های برخی طیف‌های سیاسی مانع از این شد که فیلم در اختتامیه به درستی مورد داوری قرار بگیرد. به همین دلیل هم سیمرغ به رضا عطاران برای «طبقه حساس» رسید.

او هم روی سن رفت و صراحتا اعلام کرد: «این سیمرغ متعلق به من نیست، زیرا رای هیئت داوران جشنواره فجر انتخاب نوید محمدزاده به عنوان بهترین بازیگر مرد جشنواره بوده، به همین خاطر این جایزه را متعلق به ایشان می‌دانم، نه خودم..» در جشنواره سی وپنجم در سال ۱۳۹۵ نشست خبری فیلم «قاتل اهلی» هم جنجالی شد.

مسعود کیمیایی که با تهیه‌کننده‌اش منصور لشکری قوچانی به مشکل خورده بود در نشست خبری قاتل اهلی حسابی از خجالت او درآمد. سال ۱۳۹۶ حاتمی‌کیا باز هم یکی از معترضین بود. در مراسم اختتامیه جشنواره سی‌وششم بعد از دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم برای «به وقت شام»، نطقی آتشین علیه برنامه‌های تلویزیونی سر داد و از عملکرد آن‌ها به شدت انتقاد کرد.

او گفت: «من به این سازمان اعتراض می‌کنم که فیلم‌های من را ۴۰ بار پشت سرهم پخش می‌کند، ولی به محض آنکه باید افرادی را دعوت کند که از نگاه ما دفاع کند، تبدیل به اپوزیسیون می‌شوند. من از صداوسیما و مدیران شبکه‌های سوم و دوم شکایتم را نزد خدا می‌برم.» روی صحبتش به رضا رشیدپور بود که آن سال اجرای برنامه «هفت» را به عهده داشت و از قضا مجری مراسم اختتامیه هم بود. او فقط از حاتمی‌کیا تشکر کرد و گفت انتقادهایش را روی چشم می‌گذارد.

در جشنواره سی‌وهشتم فیلم فجر هم همایون غنی‌زاده کارگردان فیلم «مسخره‌باز» در اعتراض به اینکه فیلمش فقط در بخش «نگاه نو» برنده جایزه شده به جای خودش نامه‌ای اعتراضی را به همراه یک جوان افغانستانی روی سن فرستاد که با انتقاد‌های زیادی روبه‌رو شد.

او البته خودش برای دریافت جایزه بهترین فیلم هنر و تجربه روی سن رفت و جایزه‌اش را گرفت. در جشنواره سی‌وهشتم فیلم فجر، امیر آقایی هم زمانی که برای گرفتن جایزه‌اش برای فیلم «شنای پروانه» روی سن رفت به صحبت‌های مجری شبکه افق واکنش نشان داد و گفت: «خانمی آمد گفت هرکسی گلایه دارد از وضع موجود برود. رفتن، فعل کسی است که آمده باشد؛ ما اینجا نیامده‌ایم که برویم؛ ما ریشه در این خاک داریم.» که البته صحبت‌هایش در پخش زنده شبکه نمایش حذف شد.

باید دید جشنواره چهل‌ودوم در ادامه با چه چالش‌هایی روبه‌رو خواهد شد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: الناز شاکردوست سینما جشنواره فیلم فجر قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل جشنواره چهل ودوم جشنواره فجر اهالی رسانه جشنواره سی نمایش فیلم بخش مسابقه روی سن رفت حاتمی کیا جایزه اش فیلم فجر حرف بزنم روبه رو فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۶۱۹۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۵ معلم از ۵ دهه سینمای ایران؛ از پرویز فنی‌زاده تا رضا عطاران 

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در دهه پنجاه مهم‌ترین شمایل معلم پرویز فنی‌زاده در «رگبار» بود و در اواخر این دهه فرامرز قریبیان در «جنگ اطهر» نقش معلم انقلابی را ایفا کرد. شاید بتوان گفت تنها در دهه شصت تعداد قابل توجهی کاراکتر معلم به فیلم‌های ایرانی راه پیدا کردند؛ از خسرو شکیبایی در فیلم «رابطه» تا هما روستا در فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» و علی نصیریان در «جاده‌های سرد» و مجید مجیدی در فیلم «شنا در زمستان»، چند نمونه از پرداختن سینمای دهه شصت به شخصیت‌های معلمند. از دهه هفتاد از تعداد فیلم‌هایی که معلم‌ها در آنان نقش محوری ایفا می‌کردند، کاسته شد. آنچه پیش رو دارید مروری است بر ۵معلم به‌یادماندنی سینمای ایران در طول ۵دهه.

دهه پنجاه؛ آقای حکمتی (پرویز فنی‌زاده در فیلم «رگبار»)
به‌یادماندنی‌ترین تصویر معلم در سینمای قبل از انقلاب که معمولا عنایتی به حرفه معلمی نشان نمی‌داد. در فیلم «رگبار» آقای حکمتی معلمی است که به محله‌ای در جنوب شهر آمده است. مدرسه مهم‌ترین و محوری‌ترین لوکیشن فیلم «رگبار» است و فیلمساز تصویری دقیق و پرجزئیات از فضای آموزشی مدارس در ابتدای دهه پنجاه ارائه می‌دهد. اداره‌کردن کلاسی شلوغ با پسربچه‌هایی شیطان مهم‌ترین مشکل آقای حکمتی در نیمه اول فیلم است‌. فیلم با علاقه‌مندی آقای حکمتی به عاطفه، خواهر یکی از دانش‌آموزان، وارد فضایی عاطفی می‌شود و درنهایت هم با انتقال از مدرسه و ترک محله به پایان می‌رسد. معمولا به انبوه تمثیل‌ها و استعاره‌ها در فیلم «رگبار» اشاره می‌شود و آنچه کمتر به آن توجه شده، تصویر ملموس معلمی است که نمی‌خواهد تن به آنچه هست بدهد. آقای حکمتی یکی از ملموس‌ترین غریبه‌هایی است که نویسنده و کارگردان «رگبار» در طول دوران فعالیت هنری‌اش آفریده است.

دهه۶۰؛ بیژن امکانیان در «دبیرستان»
علی ناصری، معلم زیست‌شناسی در فیلم «دبیرستان» (۱۳۶۶) با ایفای نقش بیژن امکانیان، در دهه‌ای که تعداد زیادی از شخصیت‌های سینمای ایران معلم بودند، به چند دلیل شاخص و به‌یادماندنی است؛ معلمی که خود سابقه اعتیاد داشته و مثل بیشتر معلم‌های سینمای ایران در دهه شصت آرمانگراست و می‌کوشد شاگردانش را از دام اعتیاد بیرون بکشد. فیلم به‌عنوان ملودرامی تلخ، یکی از موفق‌ترین آثار سینمای ایران در دهه شصت است که سال۶۶ سینماروهای زیادی را در شهرستان‌ها جذب سینما کرد. شخصیت سمپاتیک معلم و نحوه برخورد و تعاملش با شاگردان و چهره بیژن امکانیان به‌عنوان یکی از بازیگران مهم دهه شصت، تصویری از «دبیرستان» برای سینماروهای دهه شصت ساخت که دوست‌داشتنی و تأثیرگذار بود.

رامین پرچمی در «ضیافت»(۱۳۷۴)
رامین پرچمی در فیلم «ضیافت» تنها کسی از رفقای دبیرستانی است که از محله‌اش نمی‌رود و نخستین نفری هم هست که به کافه ماطاووس می‌آید تا به عهدی که سال‌ها پیش با رفقا بسته‌اند وفادار باشد. بین شخصیت‌های فیلم «ضیافت»، رامین پرچمی معلم است؛ معلمی که سطح زندگی‌اش از همه رفقا پایین‌تر است و ازدواج نکرده و راز علاقه‌اش به منیر خواهر عبد(پارسا پیروزفر) را هم مکتوم نگاه داشته است. در فیلمی که فرصت کافی برای پرداختن به همه حاضران در کافه ماطاووس ندارد و از نیمه دوم بیشتر بر علی یزدانی (فریبرز عرب‌نیا) و رامین (بهزاد خداویسی) متمرکز است، شخصیت رامین پرچمی به‌عنوان معلمی شریف بیشتر در یادها می‌ماند؛ معلمی که پاسدار رفاقت است و گذشته را فراموش نکرده است.

رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع»۱۳۸۹
تصویری طنز آمیز از معلم در فیلمی کمدی که پرفروش و پرتماشاگر از کار درآمد. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» تصویری از معلم در سینمای ایران به نمایش می گذارد که مسبوق به سابقه نبود.مدیر یک مدرسه دخترانه خصوصی با ورود آقایان به مدرسه خود شدیداً مخالف است، اما وقتی دبیر شیمی دانش آموزان المپیادی به علت زایمان، شش ماه مرخصی می‌گیرد، مجبور می‌شود تا یک دبیر جایگزین به دبیرستان بیاورد؛ ولی تلاش وی برای یافتن دبیر المپیاد زن در میانه سال تحصیلی بی‌فایده است و وی مجبور است یک مرد را به عنوان تنها گزینه بپذیرد تا از رقابت المپیاد جا نماند اما ورود این آقای معلم مجرد و بی‌دست‌وپا، و شیطنت دختران دانش‌آموز، و تجرد خانم مدیر جدی و بداخلاق که تا به حال خواستگاری نداشته، باعث ایجاد اتفاقات بسیار خنده داری می‌شود. دختران دانش‌آموز دست به یکی کرده و با کمک پدر یکی از دانش آموزان، اردویی را تدارک می‌بینند تا این دو مجرد میانسال را در روبه‌روی یکدیگر قرار دهند. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» یکی از بامزه ترین شخصیت های معلم سینمای ایران را ساخته است.

۲۲۰۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901599

دیگر خبرها

  • یک شورش بزرگ در جشنواره کن
  • استایل جذاب شبنم قربانی و الناز حبیبی در اکران مردمی تمساح خونی در مشهد + عکس
  • اجرای عمومی تئاتر‌های جشنواره رضوی گامی موثر است/ ماجرای عشقی عجیب
  • تجربه حضور «رویاباف و قاضی» در کانادا/ ماجرای خانم قاضی چیست؟
  • اجرای عمومی تئاترهای جشنواره رضوی گامی موثر است/ ماجرای عشقی عجیب
  • بوی شورش از درون جشنواره کن ۲۰۲۴ می‌آید/کارکنان در طلب حقوق بیشتر
  • لِه شدن جواد عزتی و الناز حبیبی در فشار مردم!
  • (تصاویر) استقبال پرشور از جواد عزتی و الناز حبیبی در مشهد
  • ۵ معلم از ۵ دهه؛ از پرویز فنی‌زاده تا رضا عطاران 
  • ۵ معلم از ۵ دهه سینمای ایران؛ از پرویز فنی‌زاده تا رضا عطاران